جرررر...خود بالدی هم کچله هم اسمش کچله
صحیح...درحال تصور استیو با چشمان قرمز*
داستان جسیکا هم...خب....یادته راجب چشمها؟ اسم اون چشم سفیدا با لبخند سفیده شده شدو گرل. من یکمی رمزی حرف میزنم *
بله میدونم
موندم چجوری توی ۱ ماه هر روز داستان عجیب تر و پر پیچ و خم تر میشه
عرر واقعا😃💖؟
توی سبک من اون ادمک سبزه رو یادته توی اپا ازش انیمیشن میزارم؟
اونو یکبار موی بالدی رو براش گزاشتم...
و حدس بزن چه شد؟
بالدی از نوع سفید و اندازه نورمال
جررر کریپی پاستا ها...بلادی کریپر؟ اوه گاد
جررر😂😂
جسیکا...خب یکمی داستان جسیکا پیچیدست..
و راجب داستان کابوس نیمه شب...کلی آپدیت شده
چپتر ۹ رسیدم
و شاید از خودت بپرسی چرا گفتم اون داستانه کجاشم و چقدر فرق کرده
خب...داستان جسیکا یک تیکه از داستان کابوس نیمه شبه
منم🦊🍂☠️
یک روز خواب میبینی ونی داره قربون صدقه نیکس ساسپکتس میره😐...
یک روز خواب میبینی گلدن فردی داره با گلمراک فردی وسط اتاق میرقصن🕺🕺
یک روز خواب میبینی جسیکا( بعدا توضیحش رو میدم که کیه ) داره باله میره💃
یک روز هم خواب میبینی شدی معلم توی بازی بالدی ولی بالدی نیستی👩🏻🏫📏