من: من فکر میکنم که...
تو به من خوب اعتماد نکردی...
من میدونم چی درسته!
تو به اندازه کافی به من اعتماد نکردی!
من تورو توی خودم قایم کردم و امن نگهت داشتم!
خب درسته من تورو دزدیدم!
این برای تو خوب بود!
نزدیک می آید و ترسناک تر میشود*
من تورو خوب نگه داشتم!
حالا شب چهارم میتونه شروع بشه!
من تورو دزدید__شب چهارم میتونه شروع شه!
سیلور: یاخوداااااا!!
مشکلی نیس!🦊
استیو و هیرو: در حال کل کل*
من: سیکس بیبی شدنو خوندن آهنگ
Trust me*
به حرکت ادامه بده!به حرکت ادامه بده! پس خوب گوش بده اگه میخوای این شبو بگذرونی! این بخشو یادم نمد* پس به اعتماد کن تو هیچ کسیو نداری!
سیلور: ودفففف!؟!؟ نیکس تو دیه چرا!؟
الکس: اون روباه واقعا...
استیو: دیوونس...
من: باید حتما روش سختو امتحان کنم روتون تا مث بچه آدم ادب شید؟یادتون نره که اینجا دنیای منه :/
سیلور: دست کم نگیریدش...