نایسه

اوکی سعی میکم زودتر تمومش کنم
نمیدونن ما خودمونو میکشیم ک اینو بسازیم بعد...خدایا...

جررررر😂😂
درسته😂👍
من عزرائیل هم شدم تو دیسکورد👍
رول های سمی داره سرورم :D
کلا اسید فولیکه اونجا

داشتم یک کامیک از جک و نیکس می ساختم که دیگه خستم کرد بعد پیامو دیدمxdd

نیکسی دوباره مث جن میاد😂🗿

Cool!

nice !

سیلور: گوجه نقول👁👄👁🔪
هیرو: باش تو بزار برم 😐✨️
شدو: یجورایی بود
شدوگرل: پدص...بزار بشم تو دیه...

آره خودم کشیدمشxdd
سر کلاس خط تحریری از بی حوصلگی
آخ ب چ دردم میخوره که یاد بگیرم؟!ا

Lol

خب
پایان؟

هیرو:خو یجوری میزنمت صدا روباه بدی
من:🦊🥲💔
سیلورررر ایناهاش می‌خوانند منووو بزننننن
سیلور: هان؟

هیرو: پدروباه چشمام اتقدر محکم نزن😐🔪💀
شدو: با کله میاد پیش سیلور*
سیلور: گرفتن شدو* خب؟ :>
شدوگرل: بزار کمکت کنم..که بتونی بگیریش...😈

ببخشید که محو گشتم وی رفت کمی ریاضی خوند
سیلور: شاید....
دارک جوزف: چی!؟ نه!ا
من: خب...یعنی تموم شد؟

من: سیلور آرام باش
چیزی نشده با ی حرف زدن کوچیک میتونیم ماجرا رو تموم کنیم!
سیلور: اما اون منو کشت!
دارک جوزف: همه چیز داره خوب پیش میره.....

هیرو: پدروباه دردم اومد( جرررر پدروباه😂)
من: ازت خیلی عصبانیم
شدو:دارد از آنجا رد می‌شود که* امم___سلام دوستان 😅
وسط جنگ و دعوا همه به او خیره میشوند *
سیلور: عع چش نیمرویی🗿

من: خیل خب باشه...
گرفتن دست جوزف و در رفتن مث جت*
سیلور: وایسا ببینم کجا میرین!؟
به دنبالشان می افتد*

جیغشو الان میزدم همه کر میشدن🤣💔
من: منطقیه
هیرو: با این صدا میتونه ی کوچه رو کر کنه😐💀
جوزف: ببخشید واقعا تقصیر من نبود...قسم میخورم!
سیلور:

هیرو: هان؟
من: پدصصصصصگگگگگ اینجاییییی!؟ دراوردن چوقو*
سیلور: یاخدا ○-○
نیکسی آرام!
من: بیا ببینممممممم
هیرو:

بلی
من: تعظیم کنید من م.لکه سم سازی هستم
هنوز بهم آرتیست نداده بعد همه یا آرتیست یا مگا آرتیست دارن😔✨️