شدو: برگشتن و یهو منو میبینه* عررررررر!
سیلور: این روباه رو نمی‌تونید بکشید هرکار کنید🗿👌
شدوگرل: تلاش برای برداشتن چاقو* چرا نمیشهههه
منو زنده کنیدددددد

نایسس
من الان بهش دقت کردم.....
تو پست جدیدم شدو/شدوگرل شبیه روح های ساسپکتسه....

نیکس: آخخ! دردم اومد!
پس اینطوریه؟
استفاده از جادو ی خود *
دارک نیکس: 🗿💔
سیلور: بدبخت شدی جوزف
جوزف:

جنگ حماسی شروع میشود*
سیلور: درحال تماشا*...🗿
دارک نیکس: درحال پفیلا خوردن*
جوزف و نیکس هم دارن هم رو با چاقو و تبر میزنن*

Xddd
رنگ قلب ها تو اندرتیل

شدوگرل: درحال عصبی شدن*
شدو وارد میشود*
شدو: چه خبرتونهههه دارم سعی میکنم بخوا___ویت وات من چرا روحمممممم!؟
این چش لامپی اینجا چیکار میکنهههه💀
نیکس و سیلور: 👁👄👁

سیلور: 🗿
شدوگرل: من تو رو خواهم کشت! درحال حرف زدن *
نیکس: نقشه های الکی نکش الان ی روحی 🗿✨️

جوزف: که مراقب خودم باشم؟ خنده ترسناک تر*
قبوله روباه کوچولو......
سیلور: اوپس.........
من: روباه کوچولو..؟
پس اینجوریه.....💀🔪

جالب میشد...و اگه قلبش رو بخوایم بگیم چه رنگی می‌بود بنفش یکمی تیره

نیکس: تقریبا آره! ولی اونایی که گناهکار هستن بهتره
سیلور: یجورایی این رو موافقم.....

جوزف: دوستت؟ هه....
نیکس: نگاه ترسناک*
بله دوستم و کسی اجازه نداره با دوستای من اینجوری حرف بزنه
مفهومه؟
دارک جوزف:👁👄👁...
سیلور:

شدوگرل: من تو رو یک روزی میکشمممممم
سیلور ظاهر شد*

شاید

Of courses! Why not
@𐏉Ø𝙽𝚒𝚡𝚢 𝚏𝚘𝚡ᴳᴸᴼᴮᴬᴸ- ৯ ᵐʸᵗʰ#5765

سیلور: کشتنشون لذت بخشه
من: خب بهتره دیگه همگی بخوریم
آوردن ی بشقاب برای خودم*
لبخند شیطانی زدن*
جوزف: به زور داره میخوره*

من: درسته...
سیلور: همچنان درحال گریه کردن*

سیلوری ظاهر میشود*
من: یعنی چی که حرف میزنه؟
جوزف: اممممم.............
دارک جوزف: همچنان درحال حرف زدن*

من: واقعا حالت خوبه؟
جوزف: آره!
دارک جوزف:

من: ولی حالت خوب نیست...............
سیلور: من حالم خوبه! نیازی به حرف زدن ندارم و پشیمون نیستم!

دقیقا💀👍✨️