Thank you (:

اوه عالیه! سیگنال دریافت کردم!
نیکس: خیلی خوبه 😃
وی درحال زنگ زدن*
تونی درحال موزیک گوش دادن که یهو بهش زنگ میزنم*
تونی: سلام چی شده؟
من: سلام! میتونی بیای دنبالمون؟ من وسط شهر هستیم..
تونی: وسط شهر؟.. 😐
من: داستانش طولانیه حالا عجله کن 🗿🤲🏻
تونی: اوکی
من : داریم میریم خونه نیکس 😃

من: مگه الکیه؟ 🤨
کسی حق نداره دوستمو بخوره 😠
بغل کردن نیکس و در رفتن *
رفتن وسط شهر*
خرسه چون از مردم و حیواناتی که مثل ما جهش دارن میترسه دیگه دنبالمون نمیاد *
من درحال نفس نفس زدن *
اوهه خوبه... نجات پیدا کردیم 🥵
نیکس: مرسی که نجاتم دادی 🥺
من: پس فکر کنم الان مساوی شدیم 😅
من بهت گفته بودم نباید با حیوانات وحشی دوستی کنیم اونا بالاخره گرسنه میشن..
نیکس: ولی.. 🥺
من: حیوونایی که جهش ندارن خطر دارن..

حالا وقتی گرسنش شد میفهمی 🗿💔
اوه ولی صبر کن... الان شبه و ما توی شهر بزرگ گیر کردیم 😳
حالا خونمون رو از کجا پیدا کنیم؟
اوه.. فهمیدم 😃 الان زنگ میزنم به تونی و اون سریع میاد و مارو میرسونه 😃
نیکس: عالیه 😃
من درحال زنگ زدن*
اوه لعنتی..
نیکس : چی شده؟
سیگنال موجود نیس 😢💔
نیکس: 😱

نیکس: خرس ناناز! تو میدونی راه رفتن به شهر کجاست؟؟
خرس درحال سر تکون دادن*
نیکس: عالیه 😀
تیسی پاشو! داریم میریم خونه!
من درحال پا شدن از رو زمین*
اوه هنوز هم خرسه اینجاست.. 😨
نیکس: تروخدا قش نکن فقط 😐💔
اون میتونه مارو ببره خونه..

اوخخ سرم..
درحال بیدار شدن *
دیدن خرسه *
عررررر یه خ_خ_خرسسسسس 😱
و دوباره بیهوش شدن ._.
نیکس: ._. 💔

و منی که مث چی خوفیدم 🗿😂*
نیکس: اوه پای چپت زخمی شده.. ولی باید با چی اونو ببندم..

عرر داره میوفته دنبالموونن نیکس مواظب جلو پات باش! یه تیکه سنگ 🙀

خوردن زمین*
من: اوخ.. سرم.. داره همه چیز میچرخه...
بیهوش شدن*
نیکس اوه نه! الان نباید بخوابی پاشو داره بهمون نزدیک میشه 😭💔😨😱

من: اینجا هیچی واسه خوردن نیس از گرسنگی میمیریم 😭

با کدوم چوب؟ 🗿📿
ایچ چوب و درختی اینجا نیس 🔪
باشه .. صبر کن... یه سنگ اینجاس 😃✋🏻
نیکس: کو؟ 😃
خدایا شکرت جنازم بدون سنگ قبر نمیمونه 🗿📿🤲🏻
نیکس: 🤦🏻‍♀️ 🗿
نیکس: یه فکری... بیا با تکه های یخ زده مثل اسکیمو ها خونه یخی بسازیم 😃

بگو /:

اوه شت ._.
اصلا چطور شد سر از اینجا در اوردیم؟ 🗿🤲🏻📿
نیکس: نمد به خدا |:
اوک.. بیا دم یه مسیری رو بگیریم و بریم شاید به یه شهری چیزی رسیدیم 🗿🔪

به تیسی جانت بگو فرزندم چه دسته گلی به اب دادی؟ 🗿🤲🏻

اره.. 🗿🔪
عررر نیکس مواظب باااشششش!!
نیکس: چ_چی شده؟
پرت کردن نیکس به اونطرف*
یه سنگ خیلی بزرگ از اونجا پرت شد پایین
من: اوففف نزدیک بوود
نیکس درحال سکته زدن 🗿
من: لتس گو الان کم مونده مریخ و ماه هم رو سرمون خراب بشه /:

اره دیدمش.. ولی منظورش چی بود |:
معمولا وقتی کسی از قیافش خوشش نمد یا شکست عشقی قولیده یا خجالتیه پاکت میذاره رو سرش :-:

باش._.
بیا از یه چیزی شروع کنیم...
مثلا.. اوخخ سرممم
یه سنگ از بالا خورده تو سرش /: *
سنگ لعنتی! 🔪 🏴‍☠️
نیکس: داری با یه تیکه سنگ جر و بحث میکنی؟ ._.

اوک راجب چی حرف بزنیم؟ 🗿

سلام پیام واسه 13 دقیقه پیش
اوکی باشه من تسلیمم 🗿✋🏻🏳
سونیک: غلط نکن ._. 🔪

Oops..

سلام نیکس میای حرف بزنیم؟ حوصلم سر رفته |: