Block this user Report this user
(\ (\
(„• ֊ •„)
━O━O━━━━━━━━━━━━━
◓・: 𝐡𝐢𝐢𝐢, 𝐜𝐚𝐥𝐥 𝐦𝐞 𝐭𝐞𝐱 🦖◒
ₛₕₑ◌ₕₑᵣ★𝖝𝖓𝖙𝖕
¹³ 🐢
𝙿𝚕𝚎𝚊𝚜𝚎 𝚒𝚐𝚗𝚘𝚛𝚎 𝚝𝚑𝚎 𝚘𝚕𝚍 𝚊𝚛𝚝 𝚋𝚎𝚌𝚊𝚞𝚜𝚎 𝚌𝚛𝚒𝚗𝚐𝚎 𝚊𝚗𝚍 𝚜𝚑𝚒𝚝..
◑ ᴄᴀɴ ʏᴏᴜ ꜱᴜᴘᴘᴏʀᴛ ᴍᴇ?◐ 🦄 ✧・゚
𝕀𝕟𝕤𝕥𝕒𝕘𝕣𝕒𝕞 𝕒𝕣𝕥𝕤🦦🍄: @𝘵𝘦𝘹_𝘢𝘳𝘵𝘪𝘹0 .・゜゜・
𝐬𝐱𝐬𝐡𝐥𝐞𝐲 🦄🌱
#furryfandom ♡
━━━━━━━━━━━━━━━━
Silver :V member of ❤️💚🧡 an...
عر ._.
راستی دقت کردی توی چنل تیکا سبکش با سبک تیسی فرق داره؟ /:
Silver :V member of ❤️💚🧡 an...
اوک پس بیا هردومون بریم ارت بسازیم فرزندم 😐👍🏻
Silver :V member of ❤️💚🧡 an...
عر حالا تیسی کیست؟ ._.
تیسی گربه ایست که تا سر فرصت هست میره تو پیج مامانش و فن میسازه... جره 😂🤲🏻
Request 1:a fan art For my best friend, tissy catty🐱💖
عرر سیلور 🤲🏻😐
مامانم گوشیشو جا گذاشته 😺😺😺
میتونم توش سریع برات فن ارت بسازم 😈😈😈
Silver :V member of ❤️💚🧡 an...
زوزو چیست و کیست؟
زوزو دختری بدبخ هست که تا میاد درخواست بده ماه از اون بالا با زمین تصادف میکنه تا جلوی انجام شدن درخواستش رو بگیره 🙂💔😂
دلم براش سوخید... اوخی 🗿💔
Silver :V member of ❤️💚🧡 an...
گاهی وقتا فکر میکنم از تایپ هایی که میکنم کسی چیزی نمیگیره یا توجه نمیکنه . _.
همین الان زوزو بهم درخواست داد 🙂💔
مغزم: اها... و تو میخوای من تو این کم زمانی تورو بکشم 😑😑😑
Silver :V member of ❤️💚🧡 an...
میای صحبت کنیم؟ 😑
خودمم نمیدونم چقدر و چرا گرفتم خوابیدم ///:
الان با تشکر از سر و صداهایی که کردن منو از خواب سبکم پروندن 😑😂
ولی خوبیش اینه که مامان بابام رفتن بیرون و شب بر میگردن...
Request 1:a fan art For my best friend, tissy catty🐱💖
عررر چ شوگوله ممنوونن اجو
خیلی کیوتههه!! 🤩😍
0w0 💜💜💜
(dont hug me im scared) yellow guy lol.
سیلور... چونکه نتونستم تورو هم توی ارت بکشم معذرت میخوام...
اخه خودت میدونی دیگه.. کشیدن چند نفر تویه گوشی بسی مشکله همونجوریش هم انیمه میکرم داش هنگ میکرد /: 💔
ولی الان دارم برات تو ابیس پاینت فن ارت میکشم (:
تموم بشه میذارم پروف 🐱
تازه 🗿 ابیس پاینت یکمی راحت ترم.. زود تر تمومش میکنم 😈🔪🌈
و قول میدم حتما تو و نیکس رو هم تو یکی از میم هام بیارم و پستش کنم ((((: 💜
عرر پیام مال بیست دقیقه پیش...
ببین بیا تو کانال من ادامش رو بگیم اعلان برام بالا بیاد اوکی؟
سونیک: تو حق نداری!!
یهو با شتاب ازم عبور میکنه*
من: 1 2 3 🗿
یهو پخش زمین میشود*
سونیک: عرر چی شد؟؟
من: ایح ایح جلو پاتو نگاه کن 😹
و از خط پایان رد میشم*
سونیک: عرررر نههه
من یهو به سونیک نزدیک میشم*
من: بدبخ خوابیده.. بیدارش بکنم؟ /:
حیفه بذار بیدار بشه شاهد باختنش باشه 🗿🔪
یهو قرش ببری میکنم*
نیکس و تایلز: عرر این دیگه چه بووددد 🤯
نیکس: این بده...
سونیک: گوشام کر شدن چته؟ 😠
من: چه دیدم خوابت برده گفتم برم رو اعصابت به هر حال من به خط پایان دارم میرسم... 🗿
تایلز: نمد..
سونیک از اونور: هعیی خیلی ضایع است... چرا نمیاد؟؟
من: اوه! چقدر فصل پاییز اینجا برگ ریزون و زیباس! //:
تایلز: هچ... دیدم تو اینجایی گفتم بیام پیشت 🦊
نیکس لبو میشود*
اوه.. چه عالی.. //:
تایلز: میخوای اختراع جدیدمو امتحان کنی؟
نیکس: نمیتونم.. باید ببینم تیسی برنده میشه یا سونیک 😧
سونیک به سرعت میدوه یه فقط چند متر میمونه برسه خط پایان*
نیکس: تیسی بدو دیگه بدو 😭🦊💔
من: اوکی!!
قدم قدم تا پای قله میرم*
سونیک: چرا باید انرژی خودمو هدر بدم؟
میشینم اینجا تا اون بیاد و جلو چشماش خط و رد کنم 😈😈😈