داداش ما یه پا هنر منده چی فکر کردی 🗿

چرا عروسک تو چش نداره 😐💔

الکس: گفتم ن._.
سیلور: باید بدی ._.
الکس: نه._.
سیلور: اره ._.
من: عرر بسه دیه! 😠🐱
بیا پولتو بگیر سیلور فقط دس از سر کچلم بردار
الکس: اوه 😐🌈
سیلور: ولی من الماس موخوام نه پول 🗿🗿
من: اخه من الماس از کجام بیارم بهم بگو؟ 😐😐

Me 2

من برم کارم دارن تو جواب بده میام

Aaaaaaa 😫😫

درحال درست کردن عروسک الکس*
الکس خیلی خوبه 🥺
ولی قبلی که خودم ساختم بهتر بود 😐🔪
منو سیلور: 🗿🗿
سیلور: اهم اهم... قول دادی بهم یه الماس بدی 😐
الکس: عه.. من کی قول دادم؟ ._.

باید با این مغز سممون یه فیلم سینمایی بسازیم بهت قول میدم جهانی میشه 🗿🗿💔💔

من: عرر بسی زیباست 😐💔
در حقیقت در دل خود دارم جرر میخورم 🗿*
سیلور: بلی بلی خیلی زیبا استیو رو درست کردی 😐💔
الکس: عرر خیلی کیوته استیو ازش خوشش میاد 🥺
ارام تو گوشم میگی*
باید تا قبل از اینکه اون عروسک و به استیو نشون بده نابودش کنیم یه بهتر جایگزینش کنیم 🗿💔

خودم خبر ندارم 🥺😂
فکر کنم گل زده بودم که همچین سرطانی رو دیدم 🗿💔
اقای کارگردان مرض داری برام این فیلمارو میذاری ؟ 😐🔪
مغزم: خودمم خبر ندارم چرا اینجوری شد 🗿💔

الکس: اول یاد بده بعد بهت میدم 🗿💔
سیلور: قول دادی ها 😐🔪
من: عرر //:
درحال اموزش دادن*
الکس: عرر چه سختهه 🗿💔
سیلور : خودت خواستی 😐🔪
تازه باید بهم از اون الماس خوشگلات هم بدی 🗿

جرر حالا انتخاب دکمه واسه چی بود؟ /: 💔
ادیت: و پریروز یه خواب اسیدی دیگه دیده بودم که حتی باعث شد از خنده تو خواب جیغ بزنم //:
خواب دیده بودم منو دختر دایی فضولم و خاله و مامانم اینا سوار ماشین شدیم داشتیم میرفتیم ختم یکی که نمیشناسمش /: 🔪
بعد منو دختر داییم از شیشه تو پارک دوتا دختر و یه پسر مو نارنجی دیدیم که دارن میخندن و اب بازی میکنن 😐💔
یهو دختر داییم دیوونه شده گف منم باهاشون میرم بازی!! از ماشین درحال حرکت پرید پایین 🗿
منم گفتم منم میرمم 😐💔
منم پریدم پایین /:
ماشینم همینجوری گاز دادو رفت 😂
یهو پسره نمد چرا مثل شتر مرغ برعکس شد مثل جت داشت میدویید دنبال ماشین 😐😐😐
منم از خنده ی شدید از خواب پریدم گفتم این چه سمی بوودد 🗿💔

سیلور یه چیز بگم باور میکنی؟ 😐💔
دیشب خواب دیدم که دارم کلونی و دنی رو به طور وحشیانه ای میکشم اونم جلو چشمای فردی!! 😐💔🔪
اخرش هم بغلش کردم و یهو از خواب پریدم فهمیدم یه خواب بود ///: 🔪💔
عرر... فکر کنم قبل خواب زیادی به این موضوع فکر کرده بودم یا پتو رو صورتم کشیده بودم 😐😐💔💔 خواب سمییی اسیدییی 🗿🗿💔

عر //: دیشب رفتم خوابیدم 🗿
سلام و صبح به خیر.____.
الکس: یه نیم ساعت دیگه میام خونه ی تیسی باید مو به مو یادم بدی 🗿
بعد از قطع کردن تلفن*
الکس مثل جغد تو چشای سیلوره !! * 😐🔪
سیلور: عرر چطوری اومدی به این سرعت؟ 😐💔
الکس: زود باش یاد بده 🗿🔪

الکس: چیییی؟؟؟!؟!!؟؟؟ 👿
من... میخواااممم سیلوروووو محکمممم بگل کنممم!! 😐
بگو به منم یاد بده گوشیو بده بهش (◍•ᴗ•◍)
من: عرر

منم اون پرنده و میگیرم و جلو چشاش میکشمش *🗿💔🔪
سیلور: عررر 😐💔
جوزف: چگونه تونستی همچین کنی ای شیطان بی رحم؟
من: ایح

اوکی این گوشی دیه به دردم نمیقوله 🗿💔
بسی کثیف شده //:
ول یمن همیشه یه زاپاس با خودم دارم 🤓😈
سیلور: چرا میخوای حتما بگی؟ 😐😐💔

جرر قاصدک؟ 😐🔪🔪
براح 🗿
چیکا میکنه؟ //:

من درحال زنگ زدن به الکس* 🗿🔪
سیلور: نهه واستااا 😨✋🏻
گوشیو از پنجره پرت میکنه پایین تو یه سطل اشغالی //: *
من: خوب شد؟ 😐🔪
سیلور: به خیر گذشت 🗿

من موهاشو ندیدم ایح 🗿🔪