من: r.i.p tissy and nix 🗿💔
میکیی: اوه.. نفسم گرفت عرر اونا خیلی تند میدوند باید تعقیب کنمشون 😈
من: اوفففف اخیییشششش گممون کرد 👌🏻😂
نیکس: اخیشش بیا یکمی بشینیم نفسم برید 🥵

وای.. ممنونم! 😸💜

دویدن مثل چی و دور شدن*
میکیی: اوه... موهای تیسی بوی بلو بری میده! عررر 🥺...
وایسا.... 😐 امممم... من دارم چیکار میکنم؟ 🗿
منو فرستادن دنبال نخود سیاه؟؟ 😳😠
عررر وایسییددد

من: میکیی بهت قول میدم فردا کل روز رو با تو وقت بگذرونم اوکی؟ [:
میکیی: ام... نمیدونم...
من: چطوره بری یکمی دور بزنی؟
میکی: با--باشه... 🙂
درحال دور شدن*
من: عرر نیکس بدو فرار کنیم تا بر نگشته!!

ولش.. میای بریم یه بستنی بقولیم؟ 🗿
نیکس: عرر نمد... باشه //:
میکیی: ولی تو قول دادی باهام میای پارک! 😢
من: عررر توروخدا چشاتو چش حلقه ای نکن 😐💔

من: دستت طلا [:
خوو... میکیی ازم جدا شو وگرنه کفگیرو میکنم 🗿
میکیی: عرر! ولت نمیکنم! ((/:
من: هعییی ولش... جدیدا عادت کردم 😐💔
نیکس: عرر😐💔

میکیی: هیچی فقط یکم ذوق مرگ شدم! //:
ولی باید بگم من یه روباه سفید قرمز دو دم هستم 🗿🗿
به هر حال.... حق نداری به تیسی نزدیک بشی!! 😈😑🔪
نیکس: عررر 😐💔
من: ولش کن بچه اس چرت پرت میگه البته اگه با خودت کفگیر داری منو از این جدا کن 🗿💔

من: هیچی یه بچه پرو مثل همیشه بم چسبیده 🗿💔
میکیی: عرر تو هم یه روباهی؟ 😐🦊

هلو! /:

وایسا الان میام...

من هرجا میرم مثل چی بهم میچسبه 👌🏻😂🔪
من درحال راه رفتن و گوش دادن به اهنگ*
از راه دور:
میکیی: عرر!! سلام تیسیییی!!
من تو ذهنم: عرر یا خودا بازم این بچه پیداش شد بدبخ شدم رف 😐💔
روم رو میگیرم و همینطوری میرم مثلا حواسم نیست*
یهو میکیی مثل چی جلو چشمام میپره*
من: عرر!! حتما نیازه مثل جن ظاهر بشی؟ 😑💔
میکیی: عررر میای باهم بریم پارک؟ 🥺💌
من: جرررر._______.

عررر ارهه 😐😗👌🏻
ادیت: این همونیه که صبح بهت گفتم یه اوسی دختره به اسم میکِیی و 15 سالشه و نمد چرا رو من کراشیده! .___.

Thx 💖

عرر
ادیت: اممم باید یکمی بیشتر رو ریش کشیدن کار کنی ولی درکل باحاله 🙂

عررر سیلور منو ببخششش 😢
یهو اینترنت قطع شد نتونستم ادامش رو بگم...

هعییی تابحال پشه ها بهم لب نزدن 🗿👍🏻
من: عررر چلا منو نمیقولید؟ 🥲💔
پشه ها: نمد خون تو تلخه 😐
من: عررر برو بمیر پدصگ!
ادیت: تابحال دقت کردی پشه هارو راحت تر از مگس میشه کشت؟ 😐💔

هیرو: اگه بگی اول از همه تورو میکشم 😠
من: اممم... حتما نیازه بگم؟ 😐💔
سیلور: بله بگو 🗿
من: خو داره به این فکر میکنه که داره استیو رو از بالا توی گدازه ی داغ پرت میکنه پایین 😐
سیلور: اممم انتظار این یکی رو نداشتم 🗿💔
هیرو: عررر نقشه ی زیبام رو نابودیدی
من: نقشتو؟... نابودیدم؟ ... 😐💔

ارزو... از همه ی اینا بدتره 🗿💔
من: گاد کیل می پلیز 😐👌🏻
چرااا اینارو افریدیییی عررر

عرررر بگل کردن سیلور این... میتونه.. زیبا ترین جمله ی زندگیم باشه 🥺
هیرو: بس کنید دیگهههه
استیو: کوبوندن مشت تو صورت هیرو*
سیلور: فاز اینارو درک نمیکنم یه روز شیپ میشن یه روز از هم میترسن یه روز همو میخوان بکشن 😐💔
من: فازا مازا هازا 🗿

عرر 😢💔
چرا گاهی اوقات احساس میکنم داری حرف دلمو میزنی؟؟ 😢😢
سیلور: نمد 🗿👌🏻
به هر حال 🗿 از بدبختی مجبورم عادت کنم