دارم کم کم از چیزایی که میکشی میترسم._. 💔

عه سلام ای بشر 🗿👌🏻
بنده پیش دختر دایی فضولم الان هستم نمد چرا حس خوبی دارم ///:
ادیت: عرر میشه ادامشو بگی؟ چون من نمد کجا رو تاری میگی._. 💔

اخی /: XD

من: عرر اره! 🤩👌🏻
تونی: اعوذ بالله من الشیطان و رجیم._. 💔
سیلور: چته؟ نکنه ترسیدی؟ 🗿🔪
تونی: ترس؟ اونم من؟ /:
من: اره اونم تو 🗿👌🏻
تونی: ._.
من: اوکی همه سوار تونی میشیم میریم 🗿👌🏻
تونی: /:
من: امم.. یعنی سوار ماشین میشیم /: قاطی کردم 🗿💔
ادیت: عرر ببین شاید من تا چند ساعتی ان نشم مشکل که نیس؟ /: 💔

سیلور: شاید.. 😈🔪
من: بیخیال... //:
تونی: من حوصله ی چشم گذاشتن و ندارم 🗿💔
سیلور: تو کی حوصله داری؟ /:
خب؟ حالا چه بازی بکنیم؟ 🗿

سیلور: تا دقایقی دیگر خداحافظی بکنید! 😈
منو تونی: 😐
سیلور: ۱...۲...۳... 🗿💔
من: من میرم تو کمد قایم میشم! /:
تونی: من... منم میرم نمد... 🗿💔
سیلور: ۹....۱۰ ! اومدم! 😈🔪👌🏻
تونی: عرر! ._.
قایم شدن زیر مبل*
سیلور: خب خب خب.. 😈؟
عه؟ ._. کاناپه از کی دم در اورده؟ 🗿💔
تونی: /:
سیلور: ساک ساک! 😈
تونی: عرر._. 💔
سیلور: خب.. فقط یه گربه ایه مونده پیداش بکنم! 😈
از اونور من: اوففف اینجا خیلی تنگه.. داره نفسم میگیره._. 💔
عطسه!
سیلور: از اتاق یه صدایی میاد... 🗿🔪🔪🔪🔪

من: من اومدم! /:
درحال گشتن به دنبال نقره ای و تونی* /:
عه؟ ساک ساک! 🗿 چرا شماها هر دوتاتون کنار در وایسادید؟ /:
سیلور: تونی داشت در میرفت 🗿👌🏻
من: 😐
تونی: دروغ میگه! /: داشتم... میرفتم قایم بشم 🗿💔
سیلور: دروغ میگه._.
من: هعیی اینو ولش.. کی دیگه میخواد چشم بزاره؟ /: 💔

Nice

من: اخی.. بیچاره... ///:
من: اویزون شدن از تونی*
من حوصلم سر رفته 🗿
تونی: خب به من چه؟ //:
من: باهام بازی میکنی؟ XD
تونی: مگه من بچه ام؟ ._.
من: حیحی اره [:
قایم موشک؟ /:
تونی: حوصله ندارم حالا برو سرم شلوغه 🗿👌🏻
من: عرر گلبم ): 💔
تونی: /:

عرر نه بمولا انتیتی مناسب هیرو نیس.. //:
من: حیحیحیییی😈
سیلور: چیه؟ //:
من: خودت؟ 😈🔪
Hero×silver 🤩
هیرو: نه... ._. 💔
سیلور: داداش بیخیال.. //:

یعنی فقط من بودم که یاد راپونزل افتادم؟ ///:
هعیی.. 🗿💔
من: به مولا دیه سری برام باقی نمونده 🗿💔
الکس: 🗿👌🏻🔪
هی!؟ /: از نظرت چه بلایی سره این هیرو بدبخ میاد؟ 🗿👌🏻 سینگل به گور؟ //:

من: دوباره بلند شدن*
بمولا اگه این سری بکوبی میکشمت! //: 💔
خب درستش اینه که____
الکس: کوبوندن دوباره ماهیتابه* //:
خفه شو 🗿👌🏻
بچه: من داداش میخواممممم 😠😠😠
استیو: فکر کن من داداشتم! (:
بچه : نههههه!! 😭 من موخواممم 😭😭😭
الکس: هعیی سیلور بگم چی بشی 🗿💔

من: بلند شدن از جام*
اوخخخ سرم.. 😔🥴
خب داشتم میگفتم___ 🗿🤲🏻
الکس: کوبوندن دوباره ی ماهیتابه* /:
من: عاح /-: 💔
سیلور: امم.. لک لک یه پرنده ی مهربونیه که بچه ها رو به مامان باباهاشون از بهشت تحویل میده! (-:
بچشون: اها._.
خب من یه داداش میخوام!! 🗿👌🏻
الکس و استیو: 😐😐😐

🗿👌🏻💔

و منی که عین خیالم نبود و این اهنگو دانلودش کردم امروز 🗿🗿🦍
برام فاتحه بفرست باشه؟ 😂😔🤲🏻

عرر صحیح و منی که فکرم به جایی دیگه کشیده شد 😂🗿🦍
من: من بهت میگم تو چطور به وجود اومدی! 😈👌🏻
بچشون: عرر بگو! <: 💫
الکس: کوبوندن ماهیتابه تو صورتم* 🗿
من: چرا همه جا داره میچرخه؟ 🥴
پخش زمین شدن* //:
الکس: دیگه داشت خیلی پر رو میشد //:
بچشون: ._. ؟

هعیی بهش فکر نکردم 🗿👌🏻🤝
اوه.. ببینم تو اهنگ این فقط یه سیگاره رو شنیدی؟ //:
وایی یه جورایی وقتی گوشش میدم مور مور میشه تنم یه حس عجیبه 💀🙄🤔
The cigarette duet
به احتمال زیاد خیلی این اهنگ به گوشت خورده چون خیلی معروفه بعضی ها میگن اینو دوتا قاتل روانی خوندن 😐😐😐
اهنگشو دوس دارم خیلی بی معنیه ولی یه جورایی ترسناکه خودت گوش بدی حس منو میفهمی ///:

عرر کاشکی میشود بچشونو ببینم //: 💔💔

سیلور: میو._. ( حالت خوبه؟ نمردی؟ 🗿🤝
تونی: میو( عرر چشام داره میسوزه دیه هیچ وقت پیش این جوزف نمیرم 🗿💔👌🏻
سیلور: میو(عاقل شدی 🗿🤝
از اونور در کره ی ماه /: :
من: عررر وایسا پدصگکککگ!! 🩴💀
جوزف: عرررررر!
و اینگونه بود که جوزف توسط تیسی با یک عدد دمپایی دستشویی به چخ رفت //:
دی اند؟ 🗿👌🏻🤝

نمد بستگی به شیپر های ارتیست منحرف داره //: 💔👌🏻🤝