🗿🗿🗿
هعی.. ببین وارد صفحه ی اصلی شو بخش پیام ها بعد اون گوشه ی بالا ی ذره بین هست روی اون کلیک کن وقتی Iloveyouuuuuuuuuuuuuu
رو زدی پی وی من برات میاد بالا پروفایلم عکسه ونزدی یه اسمم
⛓️parnia🔪

کشتنت* 🗿
ممنون از حمایتت :D یادت نره بهم تو شاد پی ام بدی بای تا تابستون اینده

تابستون اینده میبینمت 🗿🤝
نظرم عوض شد... میخوام تابستون اینده برگردم.. البته اگه تا اون موقع باشید... هعیی منکه فکر نمیکنم اون موقع دیگه منو تحویل بگیرید مخصوصا نیکس 😔 چون اصلا حرفی نزد.. برام مهم نیس

تونی: این پدصگ هرروز با یکیه 🗿
تیسی: 🗿🤝
اره //: حمایت هام کم شدن منم دیه نمیخوام اینجا باشم 😀👌🏻
ب نیکس هم ایدی هام رو اگه خواست بده ک باهام در ارتباط باشه //:
ارت های تو خزن؟ گرفتن یقه ات* ی بار دیگه فقط بگو
سیلور: //:

رو گزینه ی ذره بین کلیک کن اون نام کاربری رو بزن پی وی من میاد بالا._.

دلم برات تنگ میشه 😍😭
میدونم... منم میخوام یه روزی مثل یوکای باشم البته.. سبکشو نمیگم //:
صدای گودرت خیلی اسیده 😀👌🏻 واسم وویسشو فرستاد منو انیسا داشتیم جررر میخوردیم توی میکروفون فوت میکرد مثلا انتن نمیده 😔🤝😂
اسکلمون کرده بود //: 🤝
یوکای بهم اون روز گف پیشی بنفش خودمی 😭😂سملدکسثدنثخیتسوسن کلا نمیدونم چی بگم راستی اگ ی روز اپارات چنل زدی بهت لینگ گروهمون رو میدم ب جمع اساکل بپیوند فرزندم 😔🤝😂

راستی... یوکای میخواست جمع اپاراتی ها جمع باشه واس همین تو روبیکا ی گروه زد و توش همه رو ادد کرد 🗿👌🏻 از کتی میو گرفته تا گودرت XD
کللل انیماتور های مورد علاقه ام تو اونجاست 😀
کلیی جرر خوردیم نصفه شبی 🗿 منم دیگه نتونستم دووم بیارم ب گودرت گفتم گودرت... من روت کراشم._____________.
گودرتم خشکش زده بود میخواست بحثو عوض کنه گف پروفت چقد گاگوله 🤡
اخر فرداش بم گفت نمیدونم چرا رو طیثی کراشم 💀
واییی یعنی یچی بگم کلی جر خوردیم 😭😂

سیلور... من دارم واس همیشه از اینجا میرم ((:
کاشکی انلاین بودی و برای اخرین بار باهام حرف میزدی...
من متوجه شدم که این برنامه هیچ فایده ای واسه ی من نداشت... من نمیتونم تو این برنامه موفق شم یا پیشرفتی بکنم چون هیچ ارزشی نداشت برام... از ی بابت تو این هفته با یوکای صمیمی شدم /: اون چون ی کا شد تو اپارات میخواد از اپارات بره یوتیوب..منم میخوام از اینجا برم ولی میتونی اگه خیلی دلت واسم تنگ شد از این راه ها باهام تو ارتباط باشی (: :
روبیکا: iloveyouuuuuuuuuuuuuuuu
شاد: Iloveyouuuuuuuuuuuuuu
یوتیوب: tixssy
اپارات: tixssy
هعیی.. تیسی هم دیگه با تونی ازدواج کرد 😅 تو و نیکسی رو خیلی دوست دارم به نیکس سلام برسون بای 💜

عررر نع تابحال نگفتی 😐
عرر بگو بگو بگو بگو 😀
جوزف: ._.
سیلور: درحال ورق زدن دفترچه زندگی جوزف* 🗿

من: عرر خیلی خوب داره پیش میره! 🙂
درحال اندازه گرفتن سایز کمر تونی که ناگهان... زارت! 😐
سوزن میره تو گوشت این بدبخ* 😂
تونی ک دیگه از این مسخره بازی ها خسته شده:
تونی: عرررر!!! یه کاری هم درست بلد نیستی انجام بدی! 😠
با صدای بلند بخونش*
من: تو... تابحال سرم داد نزده بودی! 🥺 چشم حلقه ای شدن*
تونی: اوه... 😐
من: عررر! 😭😭
سیلور: باز چه داستان صغری کبری ساختید؟ 😐
من: پریدن بغل سیلور* اون سرم داد کشید! 😭
تونی: هعیی خدایا.. خودت نجاتم بده._.💔
سیلور:

سیلور: داداش ما کارمون اینه! 😀👌🏻
نمد چرا یاد هلووا باس افتادم* ///:
جوزف: نشون دادن اره برقی* خب؟ کاری داشتید جناب؟ ☺
پلیس: 😐😐😐
جوزف: پس بی زحمت خدافظ! 😈👌🏻
😐پلیس در غرق پوکر مانده*😐
مغز پلیس در اون لحظه: چشاش چ صگی داشت 🗿
ارور*
سیلور: چه عجب ی کاری رو درست انجام دادی! 😈👌🏻
جوزف: 🗿🤌🏻
درحال در رفتن و درست کردن ی خرابی دیگه* //:

عرر اگه تونستی حتما نشون بده._. 👌🏻
فضول شدن مثل ی گربه*
ادیت: عرر این ارتت خیلی سمه 😐😂
بعد از کشتن کلی ادم بی گناه*
پلیس: دستا بالا!! شما دوتا اینجا چه گوجه ای دارید میخورید؟؟ 😐
سیلور: عرر سلام!! 😀
جوزف: دو دقیقه خفه شو! اصا چرا من باید اینجا باشم!؟ 😔🤝
من: چون این ارت سیلوره! 😀👌🏻 از این منطقی تر؟ 🗿

تیسی: غذا تون ماهی باشه! 😂😈 از اسمش خوشم میاد 🗿
تونی: ._. تیکه انداختی؟ 😐 و درضمن.... من گوشت نمیتونم بقولم 🗿💔
من: خو... برات میرم از درخت برگ میچینم تو اونارو بقول! 🗿
سیلور: جرر 😂
تونی: به این زندگی مشترک از الان احساس خوبی ندارم._.💔
جوزف: خب... من رفتم تزئینات رو بررسی بکنم 🗿
(جوزف مسئول تدارکات شده) ._.
تیسی هم ک علاقه ی شدیدی به لباس عروس دوختن پیدا کرده 😂😐💔 خدا صبر بده.... 🗿
سیلور هم مسول:....
خودت بگو چی دوس داری باشی* 🗿

عرر منم خعلی دلم برات تنگ شده بیددد 😢🌈🦦
مراسم تشییع جنازه قبل از عروسی.. جرر 🗿🤌🏻
ناح من تا پدره این تونیه بدختو در نیارم از اینجا نمیرم 🙂😂
تونی: ._. 💔 مامان.. نجاتم بده
مامانش: منکه خیلی با این دختره حال میکنم! (تیسی رو داره میگه😂(
تونی: عررر! 😐💔 مامان تو دیگه نه...
تیسی: زدن عینک ماینکرافتی* 😎🦦
هعیی چه بگویم... اپارات داره کمرمو خرد میکنه._. نمیتونم ازش دل بکنم این امتحانا هم بم اجازه نمیدن سرمو بخارونم چ برسه ی سر به اینجا بزنم //: 💔💔💔

Hello my friend! :D I'm back! 🙂🗿

سلام من پس از سال های سال برگشتم ((:
ادیت: تو این فکرم ی لباس کریسمسی برا تیسی بسازم... 🗿 ایده هام ر.یده 😐😂🤌🏻

پیشرفتت قابل تحسینه ((:

سیلور؟ /: خدایی یه سوال منطقی ازت بپرسم؟ 🗿👌🏻
تو مگه فردا مدرسه نداری؟ ._.

منم خیلی امروز احساس خوبی ندارم... نمیدونم چرا همش استرس یکی رو دارم //:

هعیی ولش کن فکر کنم منظورمو درست نگرفتی..