Uhhh

My head hurts and I have an exam

Hello, please follow me and I will follow you
Your drawings are very cute

توم بیداری:/

So cuteeęeeeeeeeeeeeeeeee

Huh
what are you saying
are you ok:/?

Aa
what about me?:/

من:این خیلی خوبههه:D
دادن ادرس*
سیلور:خیالت راحت فردا میبینی صغت شده😈🔪
من:اوه بالاخره یکی از ارزوهام براورده شد:Dخدایا مرسی
سیلور:خب دیگه من باید برم سراغش💀🔪
من:فقط اروم خفش کن صدا جیغی میغی نشنوما:/
سیلور:شما به اونش کار نداشته باش برو بکپ فردا بیا سوپرایز دارم برات💀😈
من:اوکی ولی خوابم نمیاد._.

هوم لابد نتش ضعیفه ._.

سیلور:اگر شخصی به چاقوی من نزدیک شه خودش میدونه چی میشه 🗿💀
من:.___.تو مگه قتلو خون ریزی اینا دوس نداری؟
سیلور:.__.مگه نمیبینی هزارتا ادم به دست من کشته شدن معلومه که بلی:/
من:خب منم میخوام یه بنده خدارو بکشم کشتنش حلاله 😈🔪خب میای باهم بکشیمش ؟:/
سیلور:اول باید بدونم کیه ._.
من:حالا اونش مهم نی کشتنش مهمه.___.💔
سیلور:پس شب خوش من نیستم-_-
من:وایسا معلم وی است:/🔪

دی اند؟:/

چاقوی سیلورو نیاز دارم💀
سیلور:فک کردی من نمیذارم کسی به چاقوم دس بزنه🔪👁️👄👁️
من:برای کشتن یه بنده خدا میخوام:/
سیلور:💀👌ببند لطفا

دوتا امتحان دیگه باید بدیم تا امتحانای کوفتیمون تموم شه:/
دیگه معلم ما خر است._.

عه سلام
خوش اومدی :D
وایسا تو که تیکایی:/

عررر فردا امتحان دارممم
._.من دیگه بریدم از بس خوندممم

سیلور:مرض🗿منو بزار پایین احمق.___.💔
*جوزف:چشم بانوی نقره ای😈پرت کردن سیلور به هوا
سیلور:عررررر.___.وایسا دارم پرواز میکنم *بال بال زدن
جوزف:بدرود😈

عه اشتبا شد میخواستم اینو ریپلی کنم کامنت خودمو ریپلی کردم:/

سیلور:حالا خم شو و بهم احترام بزار😈🔪
جوزف:من بمیرمم همچین کاری نمیکنم💀
سیلور:زدن رعد برق*خودت خواستی😈
جوزف:خم شدن*چشم بانوی نقره ای 👁️👄👁️
سیلور:حالا شدی ادم تا قبل زرافه بودی💀👌
تبدیل به انسان*
*جوزف:چیچی ور میزدی؟:/برداشتن تبر
سیلور:یا خدا.___.🗿💔

سیلور:👿چرا نمیمیرییی
جوزف:چون.....زیرا👌👁️👄👁️
سیلور:بمیرررر قاصدکه بی مصرف👿🔪🔪
زدن چاقو به دست جوزف*
جوزف:تبدیل تبر بزرگ تر*که اینطور به دستم چاقو میزنی ...اخخ🔪💀
سیلور:من ازت نمیترسم !زرافه.
جوزف:وقتی از وسط نصف شدی اونوقت میفهمی باید بترسی💀...

سیلور:گونه ی منو خراش میندازی؟👿
جوزف:فک میکنی ازت میترسم؟هوم؟🗿🔪
سیلور:زدن چاقو به قلب جوزف*بمیررر🔪👿
عه راستی جوزف قلب نداره ._.
جوزف:درد نداشت._.🗿