عاحح گلبم... چرا چیزی که تو ذهن ادم هست و نمیشه توی فلیپا کلیپ در اورد؟؟
مشکل این زندگی با من چیه؟ /: 💔💔
خداییش باید برم یه سر روان پزشک گربه ها 🗿💔

هعیی امروز میخواستم انیمیشنم رو تموم کنم دیدم دارم فقط گند میزنم
.______________.
عررررر خوداااااا

جرر نه ناراحت نمیشم 😂💔
خودایاااا دوسم داری؟
خدا: نه 🗿
من: میدونستم چون امروز اصلا شانس باهام یار نبود .________.

دقیقا 😂
این خود منم ساعت 1 شب درحال چت کردن با تو 🗿🌈

💙

من با ویلیج ها کاری ندارم اخه اونا خیلی بدبخ بیچارن 😐🐱💔
یه کلیپ دیده بودم یه پسره رفته بود واسه ویلیج ها یه
VP
ساخته بود بنده خدا ها داشتن ذوق مرگ میشدن 😭😂💔

ما قدرت هیرو رو نداریم داداش /=

هیرو: ایح ایح ایحححح 😂😂😂😂💔💔
میخواستم یکمی بخندم تو هم اگه جای من بودی فرصت رو از دست نمیدادی 😂💔
استیو میپرد بغل هیرو *
استیو: عرر از اولشم میدونستم عشق زندگیم تویی!! 🗿🐒
سیلور: جررر فیلم هندی شد ک 😐💔

من: عاححح... لایرا اگه من میمردم تو باید جواب تونی رو میدادی 🗿
لایرا: هی! من دارم کمکت میکنم... الان به تونی نگاه کن و بگو چی میبینی //:
من: او.. دارم یه گربه ی.. سیاه رو میبینم!! ._.
لایرا: یک هیچ بهم بدهکاری 🗿🌈🥕
من: جررر داشت منو میکشت حالا بهش بدهکارم شدم /=

استیو : باشه 😭😭
سیلور میخواد با دقت خط های گند زدگی رو پاک کنه و دست از پا خطا نکنه که یهو.. بعلهههه شانسمون به چخی میبنده //:
استیو: چرا احساس میکنم دماغ ندارم؟ 🗿
سیلور: چیزی نیس!! چیزی نیس... میخوای برات دماغ جدید تری بکشم؟ 😂😭
و منو هیرو که داریم با نخو سوزن خودمون رو میدوزیم و باز از خنده جر میخوریم 😂💔

به زور سعی کردن که هویج رو از گلو پرت کردن بیرون 🗿🥕*
سیلور: عرر!! هویجو چخ کن بیرون.. اخه مگه گربه هم هویج میقوله؟؟ 😐
من: عرر !!
نیکس: برید کنار.. من بلدم چیکار کنم 🗿🌈
همه کنار میروند و دکتر نیکسی وارد میشود 😐🌈*
نیکس: اوکی فرزندم بگو اااا 🗿
منم دهنمو 180 باز میکنم 😂

یهو از اون بالا یه کلاغ پدصگ با اون صداش عررر میزنه و موقع ی کشیدن ریش دست سیلور خط میخوره و ریش تا دماغش هم کشیده میشه 😂*
استیو: عررر!! با صورتم چیکا کردی؟؟
سیلور: جررر چرا همچین شد؟؟ 😐😐💔 کلاغ کصافط... 🗿 🐒🐒
من: هیرو میشه منم به جمعت بپیوندم و بر روز زمین پهن بشم و جر بخورم؟ 😂💔
هیرو: مشکلی نیس 😂💔💔

من: نه شرمنده ببخشید 🗿💔
لایرا: باشه خودت خواستی ولی مجبورم کردی 😐🐰
من را بر زمین میکوبد و به زور تو حلقومم هویج میریزد *
من : عرر نفسم بالا نمدهه هویج .. تو گلوم گیر کرده!
لایرا: بیح اب هویچ به بچم بده نفسش بالا بیاد 🗿🌈 🥕
من: عرر._________.
سیلور هم شاهد صفحه های خش دار میشود //: 💔 *

استیو: پس من چه گوجه ای الان بقولمم؟؟ 🥲💔
هیرو درحال قش قش خندیدن 🗿*
من: خرس گنده تا یه هفته ریش نداری مگه بده؟ 😐🐱
استیو: اگه در نیاد چی؟ 🗿💔
من: هعیی بچمون دیوونس خود درگیری داره 🗿💔

فکر کنم منظورت روبی باشه //:
لایرا: تیسی جانم لطفا واسه یه بارم که شده گوشت نقول و هویج بقول واسه چشمات خوبه داش گلم 🗿🌈
من: عرر نمد ولی منکه خرگوش نیستم...
به تونی نگاه میکند*
تونی هم که از دور برام شده فاکسی...
عرر باشه امتحانش میکنم ._.

سیلام خوش اومدی /: 🌈🌈

استیو: ولی هیچ چیز باعث نمیشه دوباره ریش در بیارم کی میدونه شاید ریشام از ریشه سوخیده و دیه در نمیاد 🥲💔
من: جو نگیرتت روغن زیتون بزن تو کمتر از دو شب میشی واسمون ریشو کمند 🗿🌈
استیو: عه /:
یاد داشت شود*
روغن زیتون...

از اینا بگذریم... تیسی سعی میکند از عینک دوری کند 🗿🌈
تونی از راه دور داره قدم میزنه *
منم که مشکل دارم ._.
هیی!! سلام فردی!!! بازم سوییشرت مشکی پوشیدی؟
تونی بدبختم که به اطراف نگاهی میندازه و فردی رو نمیبینه.______.
اومدن نزدیک تر *
من: اوه شت گند زدم؟ /:
تونی : تو منو فاکسی میبینی؟ 🥲💔
من: عرر نه! اشتب کردم ببخشید 🗿
تونی: عاح گلبم 🗿💔

استیو به اینه نگاه میکنه *
یه چیزی اینجا درست نیس...
هیی بازم که چشمام سفیده...
هیروی پدصگ زود باش از من بیا بیرون!
هیرو: ایح ایح فقط میخواستم تورو امتحان کنم //:

سیلور تو که قرار نیست عینک بزنی... این منه پدصگم ...
توکه ندیدی وقتی عینک میزنم چقدر شبیه اوسکلا میشم /:
فکر میکنی وقتی تیسی عینک بزنه شبیه تایف کیوت و کراش میشه؟
خیر 🗿💔